تحولات افغانستان به یکی از موضوعات مهم روز تبدیل شده است. عقبنشینی آرتش آمریکا و ترک مخاصمهی چندین ساله با طالبان و گسست و متلاشی شدن انسجام نیروهای نظامی افغانستان علی رغم تعلیم و آموزشهای لازم و بهروز از طرف کارشناسان زبدهی نظامی آمریکا و فرار رییسجمهور و جمعی از دولتمردان از کشور و نهایتاً تسلط سهل و آسان طالبان بر سرزمین افغانستان، تصادفی و اتّفاقی نبود.
حال چرا مردم افغانستان پس از چهار دهه جهاد و مبارزه علیه ارتش سرخ و تقدیم چندین هزار کشته و مجروح با زیربناهای تخریبشده و دلهای شکسته و زندگی بر باد رفته، هماکنون شاهد جنگ دیگری در درهی پنجشیر هستند جای تأسف است. جنگی که این بار نه علیه یک دشمن خارجی بلکه علیه مردمی رنجکشیده و محروم به رهبری فرزند شاه مسعودی که بهعنوان شیر درهی پنجشیر لقب گرفت و جان خود را در طبق اخلاص گذاشت و دشمنان خارجی نتوانستند بر او ظفر یابند و او را از پای در آرند؛ اما این بار بهدست همکیشان خود جانش را در راه آزادی، اعتدال و دوراندیشی از دست داد. تنها به این خاطر که او قصد داشت افغانستان طعم آزادگی، قانونمداری و رواداری را بچشد و مردم پس از چند دهه اندکی بیاسایند و برای امنیت و معیشت مردم چارهاندیشی کنند.
مردم افغانستان چندین سال است که با تلاش و جدّیت و با پیریزی یک جامعهی مدنی و ارزشگذاری به آرای عمومی قصد تشکیل دولتی فراگیر را در برنامهی کاری خود قرار داده بودند. هرچند این روند با جزماندیشی عدهای از دولتمردان با مشکل مواجه شد و در جامعهی افغانستان، قانونمداری، حقوق شهروندی و شایستهسالاری نتوانست همراه با شریعتمداری عجین و مأنوس شود؛ اما شروع کار بر اساس یک تفکر اعتدالی بود. صرفنظر از اینکه طالبان یک اندیشهی سنتی، خشن و سختگیر با روشی آشتیناپذیر با تحولات روز جهان است؛ اما فراموش نکنیم که یک تصمیم منطقهای و جهانی آن را رصد میکند تا جایگزین یک اسلام معتدل که نماد آن در بهار عربی درخشید و در فاصلهای نهچندان دور به کورهسویی بدل شد تا تعامل و هماندیشی و همسویی با دموکراسی به یک انسداد سیاسی در خاور میانه بدل شود و همین گروههای تندرو و افراطی بدل مناسبی بهجای بهار عربی تشخیص داده شد. با این استدلال که شعاع پرتوافکنی طالبان و همفکران آن محدود و مهجورباقی خواهد ماند و مانند سبزهای بر دامن کوه و صحرا تا رسیدن گرمای تابستان بیشتر دوام نخواهد داشت و تا مدتی طالبان وجهالمصالحهی قدرتها خواهد بود.
همانطوری که قبلاً هم اشاره شد هیچ قدرت نظامی در افغانستان که بخواهد جلودار طالبان باشد متأسّفانه به نتیجهای مطلوب نخواهد رسید و تنها راه نجات افغانستان علم، دانایی و رواداری است تا از این طریق جامعهای عاری از خشونت، جنگ و خونریزی بنا نهند و خود را با دستاوردهای جدید بشری هماهنگ و همراه نمایند.
نظرات